داستان طنز لحظه های عاشقانه
زن نصف شب از خواب بیدار میشود و میبیند که شوهرش در رختخواب نیست، ربدشامبرش را میپوشد و به دنبال او به طبقه ی پایین میرود،و شوهرش در آشپزخانه نشست بود در حالی که یک فنجان قهوه هم روبرویش بود .
در حالی که به دیوار زل زده بود در فکری عمیق فرو رفته بود...زن او را دید که اشکهایش را پاک میکرد و قهوهاش را مینوشید...زن در حالی که داخل آشپزخانه میشد آرام زمزمه کرد : "چی شده عزیزم؟ چرا
نویسنده : Admin
تاریخ انتشار : چهارشنبه 28 اسفند 1398 ساعت: 20:44
تعداد بازديد : 87
برچسب ها : عاشقانه ها , عاشقانه اینستا , عاشقانه فرزاد فرزین , عاشقانه اینستاگرام , عاشقانه خاص , عاشقانه مذهبی , عاشقانه جدید , عاشقانه سریال , عاشقانه دونفره , عاشقانه ۲ , عاشقانه فصل دوم , عاشقانه های مولانا , عاشقانه های خاص , عاشقانه غمگین , عاشقانه دوستت دارم , عاشقانه ترین کلیپ , عاشقانه کوتاه , عاشقانه ترین آهنگ , عاشقانه های سعدی , رمان ,