عشق در نگاه اول (قسمت اول)
من یه دخترم از یه خانواده پولدار...یه دختری که همیشه تو ناز و نعمت بوده و تو پر قو بزرگ شده!
دختری که تا چیزی میخواسته سریع براش فراهم می شده...
تو لپتاپم داشتم میچرخیدم که خدمتکارم اومد تو و گفت: خانوم شامتونو پایین میخورید یا براتون بیارم؟
- ممنونم گلی..الان میام پایین..
- چشم و از اتاق بیرون رفت..
بعد از چند دقیقه رفتم جلوی آینه و موهامو بستم و از اتاق رفتم بیرون..
نویسنده : Admin
تاریخ انتشار : چهارشنبه 28 اسفند 1398 ساعت: 8:56
تعداد بازديد : 1292
برچسب ها : رمان عشق در نگاه اول قسمت پنجم , رمان عشق در نگاه اول قسمت دوم , رمان عشق در نگاه اول قسمت ۶ , رمان عشق در نگاه اول قسمت 6 , رمان عشق در نگاه اول کامل , رمان عشق در نگاه اول قسمت سوم , رمان عشق در نگاه اول قسمت چهارم , رمان عشق در نگاه اول قسمت اول , رمان عشق در نگاه اول قسمت اخر , رمان عشق در نگاه اول پارت پنجم , رمان عاشقانه , رمان خان زاده , رمان استاد خلافکار , رمان استاد متجاوز من , رمان عروس استاد , رمان دلبر استاد , رمان دونی , رمان ملکه کوچک , رمان تدریس عاشقانه , رمان معشوقه جاسوس ,